چشمه و سنگ - ملک الشعرای بهار


وبلاگ شعر

خوش آمدید

چشمه و سنگ

جدا شد یکی چشمه از کوهسار

به ره گشت ناگه به سنگی دچار

به نرمی چنین گفت با سنگ سخت:

کرم کرده راهی ده ای نیک بخت

گران سنگ تیره دل سخت سر

زدش سیلی و گفت : دور ای پسر

نجنبیدم از سیل زورآزمای

که ای تو که پیش تو جنبم ز جای

نشد چشمه از پاسخ سنگ سرد

به کندن دراستاد و ابرام کرد

بسی کند و کاوید و کوشش نمود

کز آن سنگ خارا رهی برگشود

ز کوشش به هر چیز خواهی رسید

به هر چیز خواهی کماهی رسید

برو کارگر باش و امیدوار

 که از یاس جز مرگ ناید به کار

گرت پایداری است در کارها

شود سهل پیش تو دشوارها

*

کلمه های و ترکیب های تازه

ابرام : پافشاری 

به نرمی: به آرامی

تیره دل: سیاه دل

خارا: نوعی سنگ سخت

دراستاد: ایستادگی کرد

زورآزمای: آن که با دیگران دست و پنجه نرم کند

سخت سر: لجوج 

کرم کرده: لطف کرده ، لطفا

کزآن : که از آن

کماهی: چنان که هست

که ای : که هستی

گران سنگ: سنگ گران و سنگین

ناید به بار : به بار نیاید

نجنبیدم: تکان نخوردم

یاس: ناامیدی

*



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:,ساعت 17:29 توسط میرویس ابراهیمی| |


Power By: LoxBlog.Com